معنی فارسی antereformation
B2دورهای از تغییرات اجتماعی و مذهبی قبل از اصلاحات بزرگ در اروپا.
A period of social and religious changes that occurred before major reforms in Europe.
- NOUN
example
معنی(example):
دوره آنتهرفرمیشن با تغییرات قابل توجهی مشخص شد.
مثال:
The antereformation period was marked by significant changes.
معنی(example):
درک آنتهرفرمیشن به ما کمک میکند تا باورهای مدرن را بهتر درک کنیم.
مثال:
Understanding antereformation helps us appreciate modern beliefs.
معنی فارسی کلمه antereformation
:
دورهای از تغییرات اجتماعی و مذهبی قبل از اصلاحات بزرگ در اروپا.