معنی فارسی anthropoglot

B1

انسان‌زبان‌شناس، فردی که به مطالعه زبان‌های انسانی و آنها می‌پردازد.

A linguist or person who studies human languages.

example
معنی(example):

یک انسان‌زبان‌شناس کسی است که به بررسی زبان انسان‌ها می‌پردازد.

مثال:

An anthropoglot is someone who studies the language of humans.

معنی(example):

انسان‌زبان‌شناس تفاوت‌های بین زبان‌های انسانی را توضیح داد.

مثال:

The anthropoglot explained the differences between human languages.

معنی فارسی کلمه anthropoglot

: معنی anthropoglot به فارسی

انسان‌زبان‌شناس، فردی که به مطالعه زبان‌های انسانی و آنها می‌پردازد.