معنی فارسی anthropomorphological
C1مربوط به ویژگیها و رفتارهای انسانی که به نقاط غیرانسانی نسبت داده میشود.
Relating to the study and analysis of anthropomorphic attributes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل انسانوارهشناسی معانی عمیقتری را در رفتارهای شخصیتها نشان داد.
مثال:
The anthropomorphological analysis revealed deeper meanings in the characters' actions.
معنی(example):
با استفاده از تکنیکهای انسانوارهشناسی، هنرمند زندگی را به مجسمههایش منتقل کرد.
مثال:
Using anthropomorphological techniques, the artist infused life into his sculptures.
معنی فارسی کلمه anthropomorphological
:
مربوط به ویژگیها و رفتارهای انسانی که به نقاط غیرانسانی نسبت داده میشود.