معنی فارسی anthropophuistic

B1

انسان‌پیکرگرا، مربوط به رویکرد یا نظریه‌ای که بر اهمیت درک انسانیت تاکید دارد.

Relating to a perspective or theory that emphasizes the importance of understanding humanity.

example
معنی(example):

رویکرد انسان‌پیکرگرای او را به یک ارتباط‌دهنده بهتر تبدیل کرد.

مثال:

His anthropophuistic approach made him a better communicator.

معنی(example):

ایده‌های انسان‌پیکرگرا اغلب به بحث‌های فراگیر منجر می‌شود.

مثال:

Anthropophuistic ideas often lead to inclusive discussions.

معنی فارسی کلمه anthropophuistic

: معنی anthropophuistic به فارسی

انسان‌پیکرگرا، مربوط به رویکرد یا نظریه‌ای که بر اهمیت درک انسانیت تاکید دارد.