معنی فارسی anthroposomatology
B1انسانبدنشناسی، بررسی رابطه بین ویژگیهای جسمانی انسان و عوامل اجتماعی.
The study of the relationship between physical human characteristics and social factors.
- NOUN
example
معنی(example):
انسانبدنشناسی به مطالعه رابطه بین بدن انسان و عوامل اجتماعی میپردازد.
مثال:
Anthroposomatology is the study of the relationship between the human body and social factors.
معنی(example):
این حوزه بررسی میکند که چگونه وضعیت اجتماعی-اقتصادی بر سلامت فیزیکی تأثیر میگذارد.
مثال:
This field looks at how socio-economic status affects physical health.
معنی فارسی کلمه anthroposomatology
:
انسانبدنشناسی، بررسی رابطه بین ویژگیهای جسمانی انسان و عوامل اجتماعی.