معنی فارسی anthropotomical
B1مربوط به انسانشناسی؛ بررسی ساختار بدن انسان.
Relating to human anatomy and bodily structure studies.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحقیقات انسانشناسی بینشهایی درباره سلامت انسان فاش میکند.
مثال:
The anthropotomical research reveals insights about human health.
معنی(example):
در مطالعات انسانشناسی، دانشمندان سیستمهای بدن را تجزیه و تحلیل میکنند.
مثال:
In anthropotomical studies, scientists analyze body systems.
معنی فارسی کلمه anthropotomical
:
مربوط به انسانشناسی؛ بررسی ساختار بدن انسان.