معنی فارسی anti-corruption
B2ضد فساد به ابتکارات و فعالیت‌هایی گفته می‌شود که به منظور مبارزه با فساد و ارتقاء شفافیت و پاسخگویی طراحی شده‌اند.
Actions or initiatives aimed at combating corruption and promoting integrity.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Opposed to or combating corruption
مثال:
The government recently started an anticorruption campaign.
example
معنی(example):
دولت طرح ضد فساد برای بهبود شفافیت را آغاز کرد.
مثال:
The government launched an anti-corruption initiative to improve transparency.
معنی(example):
تلاش‌های ضد فساد برای تقویت حکومت خوب ضروری است.
مثال:
Anti-corruption efforts are essential for fostering good governance.
معنی فارسی کلمه anti-corruption
:
ضد فساد به ابتکارات و فعالیت‌هایی گفته می‌شود که به منظور مبارزه با فساد و ارتقاء شفافیت و پاسخگویی طراحی شده‌اند.
