معنی فارسی anti-malarial

B2

داروها یا اقداماتی که برای پیشگیری یا درمان مالاریای ناشی از پشه‌ها استفاده می‌شوند.

Referring to substances used to prevent or treat malaria.

example
معنی(example):

داروهای آنتی‌مالاریال برای درمان مالاریا ضروری هستند.

مثال:

Anti-malarial drugs are essential for treating malaria.

معنی(example):

بسیاری از کشورها از اقدامات آنتی‌مالاریال برای کنترل جمعیت پشه‌ها استفاده می‌کنند.

مثال:

Many countries use anti-malarial measures to control mosquito populations.

معنی فارسی کلمه anti-malarial

: معنی anti-malarial به فارسی

داروها یا اقداماتی که برای پیشگیری یا درمان مالاریای ناشی از پشه‌ها استفاده می‌شوند.