معنی فارسی anti-proton
C1آنتیپروتون به ذرهای گفته میشود که بار منفی داشته و یافتن آن به ما در درک بهتر ضد ماده کمک میکند.
A particle that is the antiparticle of the proton, with a negative charge.
- NOUN
example
معنی(example):
آنتیپروتون برای درک ضد ماده مهم است.
مثال:
The anti-proton is important for understanding antimatter.
معنی(example):
محققان بهتازگی راهی برای تولید پرتوهای آنتیپروتون پیدا کردند.
مثال:
Researchers recently discovered a way to produce anti-proton beams.
معنی فارسی کلمه anti-proton
:
آنتیپروتون به ذرهای گفته میشود که بار منفی داشته و یافتن آن به ما در درک بهتر ضد ماده کمک میکند.