معنی فارسی anti-racism

B2

ضد نژادپرستی، فعالیت‌ها یا اعتقاداتی که با نژادپرستی مخالف‌اند و برابری نژادی را ترویج می‌کنند.

The practice of opposing racism and promoting racial equality.

noun
معنی(noun):

Opposition to racism

example
معنی(example):

این سازمان از طریق آموزش به ترویج ضدنژادپرستی می‌پردازد.

مثال:

The organization promotes anti-racism through education.

معنی(example):

سیاست‌های ضدنژادپرستی به دنبال ایجاد برابری برای همه نژادها هستند.

مثال:

Anti-racism policies aim to create equality for all races.

معنی فارسی کلمه anti-racism

: معنی anti-racism به فارسی

ضد نژادپرستی، فعالیت‌ها یا اعتقاداتی که با نژادپرستی مخالف‌اند و برابری نژادی را ترویج می‌کنند.