معنی فارسی anti-theism
C1مخالفت با ایمان به وجود الهی یا باور به خدا.
Opposition to the belief in a deity or deities.
- NOUN
example
معنی(example):
ضدآیمان او نگرشهایش را نسبت به مذهب سازمانیافته شکل داد.
مثال:
Her anti-theism shaped her views on organized religion.
معنی(example):
ضدآیمان به طور کامل وجود یک خدا را رد میکند.
مثال:
Anti-theism rejects the existence of a deity entirely.
معنی فارسی کلمه anti-theism
:
مخالفت با ایمان به وجود الهی یا باور به خدا.