معنی فارسی anti-trust
B2قوانین یا اقداماتی که برای جلوگیری از انحصار و ترویج رقابت عادلانه در بازار طراحی شدهاند.
Laws and regulations intended to prevent monopolistic behavior and encourage competition.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت قوانین ضد انحصار را برای ترویج رقابت اجرا کرد.
مثال:
The government implemented anti-trust laws to promote competition.
معنی(example):
اقدامات ضد انحصار برای جلوگیری از انحصارها انجام شد.
مثال:
Anti-trust measures were taken to prevent monopolies.
معنی فارسی کلمه anti-trust
:
قوانین یا اقداماتی که برای جلوگیری از انحصار و ترویج رقابت عادلانه در بازار طراحی شدهاند.