معنی فارسی antialbumid
B2آنتیآلبومید، نوعی پادتن که ممکن است در برخی از بیماریها ظاهر شود.
An antibody associated with certain medical conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشکان برای درک وضعیت بیمار، آزمایش آنتیآلبومید انجام دادند.
مثال:
Doctors tested for antialbumid to understand the patient's condition.
معنی(example):
وجود آنتیآلبومید میتواند نشاندهنده مسائل بهداشتی خاصی باشد.
مثال:
The presence of antialbumid can indicate certain health issues.
معنی فارسی کلمه antialbumid
:
آنتیآلبومید، نوعی پادتن که ممکن است در برخی از بیماریها ظاهر شود.