معنی فارسی antialcoholic
B1واژهای که به اشخاص یا اقداماتی اشاره دارد که هدف آنها جلوگیری از مصرف نوشیدنیهای الکلی است.
Referring to individuals or measures aimed at preventing alcohol consumption.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که آنتیالکلی شود تا سلامت خود را بهبود بخشد.
مثال:
He decided to become an antialcoholic to improve his health.
معنی(example):
تدابیر آنتیالکلی میتواند به کاهش مصرف الکل در جامعه کمک کند.
مثال:
Antialcoholic measures can help reduce alcohol consumption in society.
معنی فارسی کلمه antialcoholic
:
واژهای که به اشخاص یا اقداماتی اشاره دارد که هدف آنها جلوگیری از مصرف نوشیدنیهای الکلی است.