معنی فارسی antiantibody
B1پادتنهایی که به پادتنهای دیگر متصل میشوند و باعث تضعیف پاسخ ایمنی میگردند.
Antibodies that interfere with the activity of other antibodies and weaken the immune response.
- NOUN
example
معنی(example):
محققان در حال مطالعه پاسخهای ضد پادتن در بیماران پس از واکسیناسیون هستند.
مثال:
Researchers are studying antiantibody responses in patients after vaccination.
معنی(example):
پادتنهای ضد میتوانند در عملکرد سیستم ایمنی تداخل ایجاد کنند.
مثال:
Antiantibodies can interfere with the functioning of the immune system.
معنی فارسی کلمه antiantibody
:
پادتنهایی که به پادتنهای دیگر متصل میشوند و باعث تضعیف پاسخ ایمنی میگردند.