معنی فارسی antiarchi

B1

فلسفه‌ای که به منافع فردی و آزادی مستقل از سلسله مراتب اجتماعی قوت می‌بخشد.

A philosophy that emphasizes individual interests and freedoms independent of social hierarchies.

example
معنی(example):

او فلسفه‌ای ضد آرکی دارد که آزادی فردی را ترویج می‌کند.

مثال:

She has an antiarchi philosophy that promotes individual freedom.

معنی(example):

رویکرد ضد آرکی بر خودمختاری شخصی تأکید دارد.

مثال:

The antiarchi approach emphasizes personal autonomy.

معنی فارسی کلمه antiarchi

: معنی antiarchi به فارسی

فلسفه‌ای که به منافع فردی و آزادی مستقل از سلسله مراتب اجتماعی قوت می‌بخشد.