معنی فارسی anticardium

B1

ضد قلب به ساختارهایی اطلاق می‌شود که در زیست‌شناسی باعث مخالف با عملکردهای طبیعی قلب می‌شوند.

Referring to something that is antagonistic to the heart in biological terms.

example
معنی(example):

در زیست‌شناسی، اصطلاح ضد قلب می‌تواند به ساختارهایی اشاره کند که عملکردهای قلب را مخالف می‌کنند.

مثال:

In biology, the term anticardium can refer to structures that counteract heart functions.

معنی(example):

مطالعه ضد قلب بینش‌هایی در مورد رفتار عضله قلبی ارائه می‌دهد.

مثال:

The study of anticardium provides insight into cardiac muscle behavior.

معنی فارسی کلمه anticardium

: معنی anticardium به فارسی

ضد قلب به ساختارهایی اطلاق می‌شود که در زیست‌شناسی باعث مخالف با عملکردهای طبیعی قلب می‌شوند.