معنی فارسی anticensorially

B1

به شیوه‌ای که مخالف سانسور باشد، یا آزادی بیان را ترویج دهد.

In a manner that opposes censorship; advocating for open expression.

example
معنی(example):

او نظراتش را به طور ضد سانسوری در طول بحث بیان کرد.

مثال:

She expressed her views anticensorially during the debate.

معنی(example):

این مقاله به طور ضد سانسوری نوشته شده تا جنبه‌های مختلف را برجسته کند.

مثال:

The article was written anticensorially to highlight various perspectives.

معنی فارسی کلمه anticensorially

:

به شیوه‌ای که مخالف سانسور باشد، یا آزادی بیان را ترویج دهد.