معنی فارسی anticensoriousness

B1

حالتی که در آن فرد به قضاوت یا سرزنش دیگران به خاطر نظراتشان تمایل ندارد.

The quality of being non-judgmental towards others' views or expressions.

example
معنی(example):

عدم قضاوت او موجب شد تا راهنمای محبوبی شود.

مثال:

Her anticensoriousness made her a beloved mentor.

معنی(example):

عدم قضاوت جامعه امکان بروز نظرات مختلف را فراهم کرد.

مثال:

The anticensoriousness of the community allowed for diverse opinions.

معنی فارسی کلمه anticensoriousness

: معنی anticensoriousness به فارسی

حالتی که در آن فرد به قضاوت یا سرزنش دیگران به خاطر نظراتشان تمایل ندارد.