معنی فارسی antichristianly
B1به طور آنتیکریستی، اشاره به رویکرد یا رفتارهایی دارد که بهطور واضح مخالف مسیحیت است.
In a manner that opposes or is hostile to Christianity; often pertains to actions or words that criticize Christian beliefs.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت آنتیکریستی درباره نقش کلیسا صحبت کرد.
مثال:
He spoke antichristianly about the church's role.
معنی(example):
او به صورت آنتیکریستی در انتقاد از آداب دینی عمل کرد.
مثال:
She acted antichristianly in her criticism of religious practices.
معنی فارسی کلمه antichristianly
:
به طور آنتیکریستی، اشاره به رویکرد یا رفتارهایی دارد که بهطور واضح مخالف مسیحیت است.