معنی فارسی antichurch
B1آنتیکلیسا، مفهومی که در برابر کلیساها و باورهای دینی قرار میگیرد و ممکن است نقد آنها باشد.
A term referring to structures or beliefs that oppose or critique conventional religious institutions.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم آنتیکلیسا باورهای دینی سنتی را به چالش میکشد.
مثال:
The concept of an antichurch challenges traditional religious beliefs.
معنی(example):
بسیاری از فلاسفه در طول تاریخ درباره ایده آنتیکلیسا بحث کردهاند.
مثال:
Many philosophers have debated the idea of an antichurch throughout history.
معنی فارسی کلمه antichurch
:
آنتیکلیسا، مفهومی که در برابر کلیساها و باورهای دینی قرار میگیرد و ممکن است نقد آنها باشد.