معنی فارسی anticivism
B1به تفکری اشاره دارد که اقدامات یا اصول مدنی را رد میکند یا زیر سوال میبرد.
An ideology that opposes civil society or its norms.
- NOUN
example
معنی(example):
ضدمدنیت میتواند منجر به فروپاشی نظم اجتماعی و اعتماد شود.
مثال:
Anticivism can lead to a breakdown in social order and trust.
معنی(example):
ظهور ضدمدنیت منجر به بحثهایی درباره نقش دولت شده است.
مثال:
The rise of anticivism has sparked debates about the role of government.
معنی فارسی کلمه anticivism
:
به تفکری اشاره دارد که اقدامات یا اصول مدنی را رد میکند یا زیر سوال میبرد.