معنی فارسی anticlassicism
C2ضد کلاسیکگرایی به مکتبی اشاره دارد که در آن آثار هنری و فرهنگی به اصول کلاسیک مخالفت میکند.
A movement in art and literature that rejects classical traditions.
- NOUN
example
معنی(example):
ضد کلاسیکگرایی در اواخر قرن نوزدهم محبوب شد.
مثال:
Anticlassicism became popular during the late 19th century.
معنی(example):
نمایشگاه به طور برجسته آثار ضد کلاسیکگرایی را به نمایش گذاشت.
مثال:
The exhibition featured works of anticlassicism prominently.
معنی فارسی کلمه anticlassicism
:
ضد کلاسیکگرایی به مکتبی اشاره دارد که در آن آثار هنری و فرهنگی به اصول کلاسیک مخالفت میکند.