معنی فارسی anticlerical
B2ضد روحانیت به نظریاتی اطلاق می‌شود که به کاهش قدرت و نفوذ دین در امور عمومی و حکومتی می‌پردازد.
Opposing the influence or power of the clergy or religious institutions.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
One who opposes the political influence of clerics.
adjective
معنی(adjective):
Opposed to political influence of clerics.
example
معنی(example):
جنبش ضد کلیسایی به دنبال کاهش قدرت کلیسا بود.
مثال:
The anticlerical movement sought to reduce the power of the church.
معنی(example):
ایده‌های ضد کلیسایی اغلب تأثیر دین را در سیاست به چالش می‌کشند.
مثال:
Anticlerical ideas often challenge the influence of religion in politics.
معنی فارسی کلمه anticlerical
:
ضد روحانیت به نظریاتی اطلاق می‌شود که به کاهش قدرت و نفوذ دین در امور عمومی و حکومتی می‌پردازد.
