معنی فارسی anticompetitive

B2

ضد رقابتی به فعالیت‌ها یا رفتارهایی گفته می‌شود که به رقابت در بازار آسیب می‌زنند و ممکن است به منافع مصرف‌کننده آسیب برسانند.

Practices or behavior that reduce competition in a market.

adjective
معنی(adjective):

Acting to hinder or obstruct competition.

example
معنی(example):

شیوه‌های ضد رقابتی این شرکت توسط دولت مورد بررسی قرار گرفت.

مثال:

The company's anticompetitive practices were investigated by the government.

معنی(example):

رفتارهای ضد رقابتی می‌تواند به مصرف‌کنندگان آسیب برساند و انتخاب‌ها را کاهش دهد.

مثال:

Anticompetitive behavior can harm consumers by reducing choices.

معنی فارسی کلمه anticompetitive

: معنی anticompetitive به فارسی

ضد رقابتی به فعالیت‌ها یا رفتارهایی گفته می‌شود که به رقابت در بازار آسیب می‌زنند و ممکن است به منافع مصرف‌کننده آسیب برسانند.