معنی فارسی anticonductor

B1

به موادی اشاره دارد که برعکس هادی‌ها، جریان الکتریسیته را متوقف می‌کنند.

Materials that do not conduct electricity or resist electrical flow.

example
معنی(example):

یک مادهٔ ضد هادی در برابر جریان برق مقاومت می‌کند.

مثال:

An anticonductor material resists the flow of electricity.

معنی(example):

خصوصیات ضد هادی در توسعهٔ فناوری جدید بسیار حیاتی بود.

مثال:

The anticonductor properties were critical in the development of the new technology.

معنی فارسی کلمه anticonductor

: معنی anticonductor به فارسی

به موادی اشاره دارد که برعکس هادی‌ها، جریان الکتریسیته را متوقف می‌کنند.