معنی فارسی antidemocracy

B1

ضد دموکراسی، نامیدن یک سیستم یا نظریه‌ای است که از دموکراسی و اصول آن مخالفت می‌کند.

A concept or stance that opposes democracy and democratic principles.

example
معنی(example):

ضد دموکراسی مخالف اصول حکومت دموکراتیک است.

مثال:

Antidemocracy opposes the principles of democratic governance.

معنی(example):

برخی از رژیم‌ها به دلیل موضع ضد دموکراسی خود مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

مثال:

Some regimes are criticized for their antidemocracy stance.

معنی فارسی کلمه antidemocracy

: معنی antidemocracy به فارسی

ضد دموکراسی، نامیدن یک سیستم یا نظریه‌ای است که از دموکراسی و اصول آن مخالفت می‌کند.