معنی فارسی antidepressant
B2داروهایی که برای درمان افسردگی و اختلالات عاطفی تجویز می‌شوند.
Medication used to alleviate the symptoms of depression.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An agent that prevents or counteracts depression.
adjective
معنی(adjective):
(pharmaceutical effect) Preventing or counteracting depression.
example
معنی(example):
پزشکان داروهای ضد افسردگی را برای کمک به افسردگی تجویز می‌کنند.
مثال:
Doctors prescribe antidepressants to help with depression.
معنی(example):
داروهای ضد افسردگی می‌توانند به تعادل مواد شیمیایی در مغز کمک کنند.
مثال:
Antidepressants can help balance chemicals in the brain.
معنی فارسی کلمه antidepressant
:
داروهایی که برای درمان افسردگی و اختلالات عاطفی تجویز می‌شوند.
