معنی فارسی antidraft
B1قوانینی که به منظور جلوگیری از خدمت اجباری نظامی وضع شدهاند.
Legislation aimed to prevent compulsory military service.
- NOUN
example
معنی(example):
قانون ضدخشک به منظور حفاظت از شهروندان در برابر خدمت نظامی اجباری طراحی شده بود.
مثال:
The antidraft law was designed to protect citizens from forced military service.
معنی(example):
آنها در حین اعتراض برای اقدامات ضدخشک جمع شدند.
مثال:
They rallied for antidraft measures during the protest.
معنی فارسی کلمه antidraft
:
قوانینی که به منظور جلوگیری از خدمت اجباری نظامی وضع شدهاند.