معنی فارسی antiecclesiastical
B1مربوط به نقد یا مخالفت با کلیسای مسیحی و نهادهای آن.
Pertaining to criticism or opposition toward the Christian church and its institutions.
- OTHER
example
معنی(example):
نویسنده نقدی ضد کلیسایی بر روی روشهای کلیسا نوشت.
مثال:
The author wrote an antiecclesiastical critique of church practices.
معنی(example):
احساسات ضد کلیسایی در دوران اصلاحات رایج بود.
مثال:
Antiecclesiastical sentiments were prevalent during the Reformation.
معنی فارسی کلمه antiecclesiastical
:
مربوط به نقد یا مخالفت با کلیسای مسیحی و نهادهای آن.