معنی فارسی antifederalist
B2آنتیفدرالیست به فردی اطلاق میشود که مخالف قدرت زیاد دولت فدرال باشد.
An antifederalist is a person who opposes the increased power of the federal government.
- NOUN
example
معنی(example):
یک آنتیفدرالیست علیه یک دولت مرکزی قوی استدلال میکند.
مثال:
An antifederalist argues against a strong central government.
معنی(example):
رهبران آنتیفدرالیست در سیاستهای اولیه آمریکا نقش کلیدی داشتند.
مثال:
Antifederalist leaders played a key role in early American politics.
معنی فارسی کلمه antifederalist
:
آنتیفدرالیست به فردی اطلاق میشود که مخالف قدرت زیاد دولت فدرال باشد.