معنی فارسی antiferromagnetic
B1مواد با خواص مغناطیسی که در آنها لحظات مغناطیسی در مخالف یکدیگر قرار دارند.
Materials with magnetic properties in which magnetic moments align in opposite directions.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Exhibiting antiferromagnetism
example
معنی(example):
مواد آنتیفرومغناطیسی دارای لحظات مغناطیسی متضاد هستند.
مثال:
Antiferromagnetic materials have opposite magnetic moments.
معنی(example):
دانشمندان خواص آنتیفرومغناطیسی را برای فناوریهای پیشرفته مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study antiferromagnetic properties for advanced technology.
معنی فارسی کلمه antiferromagnetic
:
مواد با خواص مغناطیسی که در آنها لحظات مغناطیسی در مخالف یکدیگر قرار دارند.