معنی فارسی antifeudal
B2ضدفئودالی به نگرشها یا ایدههایی اطلاق میشود که مخالف نظام فئودالیسم و قدرت اشراف هستند.
Opposed to feudalism, typically advocating for social equality and the abolition of feudal privileges.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
احساسات ضدفئودالی معمولاً در جنبشهای انقلابی یافت میشود.
مثال:
Antifeudal sentiments are often found in revolutionary movements.
معنی(example):
ادبیات میتواند ایدههای ضدفئودالی را از طریق انتقاداتش از اشرافیت منعکس کند.
مثال:
Literature can reflect antifeudal ideas through its critiques of aristocracy.
معنی فارسی کلمه antifeudal
:
ضدفئودالی به نگرشها یا ایدههایی اطلاق میشود که مخالف نظام فئودالیسم و قدرت اشراف هستند.