معنی فارسی antifideism
B1نقد و چالش اعتقادات دینی و مذهبی به شیوهای منتقدانه.
Opposition to religious faith, particularly in terms of reason and evidence.
- OTHER
example
معنی(example):
ضد دینباوری به چالش کشیدن پایههای اعتقادات مذهبی است.
مثال:
Antifideism challenges the foundations of religious beliefs.
معنی(example):
ظهور ضد دینباوری با افزایش تفکرات سکولار همزمان بود.
مثال:
The rise of antifideism coincided with a surge in secular thought.
معنی فارسی کلمه antifideism
:
نقد و چالش اعتقادات دینی و مذهبی به شیوهای منتقدانه.