معنی فارسی antigambling
B1مخالف یا محدودکننده قمار و فعالیتهای مرتبط با آن.
Opposing or restricting gambling activities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قوانین ضد قمار به دنبال کاهش فعالیتهای شرطبندی هستند.
مثال:
Antigambling laws aim to reduce betting activities.
معنی(example):
جوامع کمپینهایی برای آگاهیبخشی ضد قمار آغاز کردهاند.
مثال:
Communities have initiated antigambling campaigns to promote awareness.
معنی فارسی کلمه antigambling
:
مخالف یا محدودکننده قمار و فعالیتهای مرتبط با آن.