معنی فارسی antihemoglobin
B1آنتیهموگلوبین، پروتئینی است که به هموگلوبین متصل میشود و در پاسخهای ایمنی بدن نقش دارد.
An antibody that targets hemoglobin, often relevant in blood disorders.
- NOUN
example
معنی(example):
پژوهشگران آنتیبادیهای ضد هموگلوبین را در نمونههای خون مطالعه میکنند.
مثال:
Researchers study antihemoglobin antibodies in blood samples.
معنی(example):
آنتیهموگلوبین در برخی از پاسخهای ایمنی درگیر است.
مثال:
Antihemoglobin is involved in certain immune responses.
معنی فارسی کلمه antihemoglobin
:
آنتیهموگلوبین، پروتئینی است که به هموگلوبین متصل میشود و در پاسخهای ایمنی بدن نقش دارد.