معنی فارسی antihierarchy
B2ضد سلسله مراتب به فلسفهای اطلاق میشود که ساختارهای طبقاتی را رد کرده و بر تعامل برابر تأکید دارد.
A philosophy that opposes hierarchical structures, advocating for equal interaction.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم ضد سلسله مراتب به چالش کشیدن ساختارهای قدرت سنتی است.
مثال:
The concept of antihierarchy challenges traditional power structures.
معنی(example):
آنتی هیرارکی در نظریههای سازمانی مدرن در حال gaining traction است.
مثال:
Antihierarchy is gaining traction in modern organizational theories.
معنی فارسی کلمه antihierarchy
:
ضد سلسله مراتب به فلسفهای اطلاق میشود که ساختارهای طبقاتی را رد کرده و بر تعامل برابر تأکید دارد.