معنی فارسی antihuff

B1

روش‌هایی که به کاهش سر و صدا و تحریف‌های غیرضروری کمک می‌کند.

Methods aimed at minimizing unnecessary noise or embellishment.

example
معنی(example):

رویکرد آنتی‌هاف هدفش کاهش سر و صدای غیرضروری است.

مثال:

The antihuff approach aims to reduce unnecessary noise.

معنی(example):

در بحث‌ها، یک روش آنتی‌هاف وضوح را ترویج می‌کند.

مثال:

In discussions, an antihuff method promotes clarity.

معنی فارسی کلمه antihuff

: معنی antihuff به فارسی

روش‌هایی که به کاهش سر و صدا و تحریف‌های غیرضروری کمک می‌کند.