معنی فارسی antihumanism
C1آنتیانسانگرایی نقدی بر انسانگرایی است و ایدههای انسانمحوری را به چالش میکشد.
A philosophical stance that opposes human-centered perspectives.
- NOUN
example
معنی(example):
آنتیانسانگرایی مرکزیت انسانها را در فلسفه به چالش میکشد.
مثال:
Antihumanism challenges the centrality of human beings in philosophy.
معنی(example):
این کتاب به نقد آنتیانسانگرایی و پیامدهای آن برای جامعه میپردازد.
مثال:
The book critiques antihumanism and its implications for society.
معنی فارسی کلمه antihumanism
:
آنتیانسانگرایی نقدی بر انسانگرایی است و ایدههای انسانمحوری را به چالش میکشد.