معنی فارسی antilens

B2

لنزی که باعث بهبود دید و کاهش تداخل در شرایط نوری نامساعد می‌شود.

A lens designed to enhance visibility and reduce glare or distortion in unfavorable lighting conditions.

example
معنی(example):

آنها یک لنز ضد مه توسعه دادند که دید در مه را بهبود می‌بخشد.

مثال:

They developed an antilens that improves visibility in fog.

معنی(example):

فن‌آوری لنز ضد مه برای رانندگی در شب بسیار مفید است.

مثال:

The antilens technology is useful for driving at night.

معنی فارسی کلمه antilens

: معنی antilens به فارسی

لنزی که باعث بهبود دید و کاهش تداخل در شرایط نوری نامساعد می‌شود.