معنی فارسی antilogy
B2 /ænˈtɪləd͡ʒi/آنتیلوژی به تناقض دو یا چند بیان اشاره دارد که نمیتوانند همزمان درست باشند.
A contradiction between two statements.
- noun
noun
معنی(noun):
A contradiction in related terms or ideas. Usually an inconsistency in syllogisms, of a person or group supposedly of one set of ideals.
example
معنی(example):
یک آنتیلوژی زمانی است که دو بیان با هم تناقض دارند.
مثال:
An antilogy is when two statements contradict each other.
معنی(example):
این بحث پر از آنتیلوژیهایی بود که آن را گیجکننده میکرد.
مثال:
The debate was filled with antilogies that made it confusing.
معنی فارسی کلمه antilogy
:
آنتیلوژی به تناقض دو یا چند بیان اشاره دارد که نمیتوانند همزمان درست باشند.