معنی فارسی antimechanistically

B1

به صورت آنتی‌مکانیستی به روشی اطلاق می‌شود که از نگاه مکانیکی و اتوماسیونی دور است.

In a manner that opposes mechanistic approaches.

example
معنی(example):

او به مسئله به طور آنتی‌مکانیستی نزدیک شد و ارزش بیشتری به ورودی انسانی نسبت به راه‌حل‌های خودکار داد.

مثال:

She approached the problem antimechanistically, valuing human input over automated solutions.

معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت به طور آنتی‌مکانیستی عمل کند تا خلاقیت بین کارمندانش پرورش یابد.

مثال:

The company decided to operate antimechanistically to foster creativity among its employees.

معنی فارسی کلمه antimechanistically

: معنی antimechanistically به فارسی

به صورت آنتی‌مکانیستی به روشی اطلاق می‌شود که از نگاه مکانیکی و اتوماسیونی دور است.