معنی فارسی antimeristem

B1

آنتی‌مریستم به بخشی از بافت گیاهی اطلاق می‌شود که به طور خاص در جلوگیری از رشد یا کنترل رشد در نواحی خاص عمل می‌کند.

A plant tissue that inhibits growth and regulates development.

example
معنی(example):

آنتی‌مریستمی بخشی از گیاه است که از رشد جلوگیری می‌کند.

مثال:

The antimeristem is a part of the plant that prevents growth.

معنی(example):

تحقیق در مورد آنتی‌مریستم‌ها می‌تواند به تکنیک‌های کشاورزی جدیدی منجر شود.

مثال:

Research on antimeristems could lead to new agricultural techniques.

معنی فارسی کلمه antimeristem

: معنی antimeristem به فارسی

آنتی‌مریستم به بخشی از بافت گیاهی اطلاق می‌شود که به طور خاص در جلوگیری از رشد یا کنترل رشد در نواحی خاص عمل می‌کند.