معنی فارسی antimorality

B1

ضد اخلاقی، به رفتارهایی اطلاق می‌شود که با اصول اخلاقی و ارزش‌های اجتماعی در تضاد هستند.

The state of being contrary to moral principles or accepted standards.

example
معنی(example):

برخی می‌گویند که برخی اعمال تحت عنوان ضد اخلاقی قرار می‌گیرند.

مثال:

Some argue that certain actions fall under antimorality.

معنی(example):

مفهوم ضد اخلاقی باورهای سنتی را به چالش می‌کشد.

مثال:

The concept of antimorality challenges traditional beliefs.

معنی فارسی کلمه antimorality

: معنی antimorality به فارسی

ضد اخلاقی، به رفتارهایی اطلاق می‌شود که با اصول اخلاقی و ارزش‌های اجتماعی در تضاد هستند.