معنی فارسی antineuritic
B1داروهایی که برای درمان التهاب عصب استفاده میشوند.
Medications used to treat inflammation of nerves.
- NOUN
example
معنی(example):
درمانهای ضد نوریت میتوانند در التهاب عصب کمک کنند.
مثال:
Antineuritic treatments can aid in nerve inflammation.
معنی(example):
به بیمار توصیه شد از داروی ضد نوریت استفاده کند.
مثال:
The patient was advised to use an antineuritic medication.
معنی فارسی کلمه antineuritic
:
داروهایی که برای درمان التهاب عصب استفاده میشوند.