معنی فارسی antinormalness
B1عدم نورمال بودن به شرایط یا ویژگیهایی اطلاق میشود که با حالت طبیعی یا نُرم متفاوت است.
The quality or state of being contrary to what is normal; irregularity.
- OTHER
example
معنی(example):
عدم نورمال بودن جو باعث الگوهای جوی غیرعادی شد.
مثال:
The antinormalness of the atmosphere caused unusual weather patterns.
معنی(example):
در روانشناسی، عدم نورمال بودن میتواند بر رفتار و ادراک تأثیر بگذارد.
مثال:
In psychology, antinormalness can affect behavior and perception.
معنی فارسی کلمه antinormalness
:
عدم نورمال بودن به شرایط یا ویژگیهایی اطلاق میشود که با حالت طبیعی یا نُرم متفاوت است.