معنی فارسی antiparliamental
B2خصوصیتی که به مخالفت با پارلمان و ساختارهای آن اشاره دارد.
Describing actions or characteristics that are against the parliamentary system.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پیشنهاد به عنوان آنتیپارلمانی رد شد.
مثال:
The proposal was dismissed as antiparliamental.
معنی(example):
برخی اصلاحات را به عنوان حرکتی آنتیپارلمانی میدانستند.
مثال:
Some viewed the reforms as an antiparliamental move.
معنی فارسی کلمه antiparliamental
:
خصوصیتی که به مخالفت با پارلمان و ساختارهای آن اشاره دارد.