معنی فارسی antipathetic
C1احساس یا نگرش منفی و خصمانه نسبت به چیزی یا کسی.
Having a strong dislike or aversion towards something or someone.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having or showing a strong aversion or repugnance
معنی(adjective):
Opposed in nature or character; antagonistic
معنی(adjective):
Causing a feeling of antipathy; repugnant
example
معنی(example):
او معمولاً نسبت به افرادی که خیلی بی‌ادب هستند، نفرتی دارد.
مثال:
He is usually antipathetic towards people who are overly rude.
معنی(example):
سیاست‌های ضد او باعث شد که کار کردن با او دشوار باشد.
مثال:
Her antipathetic attitude made it hard to work with her.
معنی فارسی کلمه antipathetic
:
احساس یا نگرش منفی و خصمانه نسبت به چیزی یا کسی.
