معنی فارسی antipedobaptism
B2ضد تعمیدکودکان، اعتقادی که بر عدم تعمید نوزادان اصرار دارد.
The opposition to the practice of baptizing infants.
- NOUN
example
معنی(example):
موضع کلیسا در مورد ضد تعمیدکودکان به خوبی شناخته شده بود.
مثال:
The church's stance on antipedobaptism was well known.
معنی(example):
بحثهای ضد تعمیدکودکان در میان فرقههای مختلف رایج است.
مثال:
Antipedobaptism debates are common among various denominations.
معنی فارسی کلمه antipedobaptism
:
ضد تعمیدکودکان، اعتقادی که بر عدم تعمید نوزادان اصرار دارد.