معنی فارسی antiperistatically

B1

به شیوه‌ای اشاره دارد که الزاما باعث کاهش یا جلوگیری از حرکات پریستالتیک در دستگاه گوارش می‌شود.

In a manner that reduces or counteracts normal peristalsis.

example
معنی(example):

این اصطلاح می‌تواند به روشی که درمان به صورت آنتی‌پریستاتیک عمل می‌کند اشاره کند.

مثال:

The term can be used to describe how treatment works antiperistatically.

معنی(example):

این دارو با هدف عمل به صورت آنتی‌پریستاتیک طراحی شده است.

مثال:

The medication is designed to act antiperistatically.

معنی فارسی کلمه antiperistatically

: معنی antiperistatically به فارسی

به شیوه‌ای اشاره دارد که الزاما باعث کاهش یا جلوگیری از حرکات پریستالتیک در دستگاه گوارش می‌شود.